آخر ای محبوب زیبا
بعد از این دیر آشنائی
آمدی خواندی برایم قصه ی تلخ جدایی مانده ام سر در گریبان بی تو در شبهای غمگین بی تو باشد همدم من یاد پیمان های دیرین
آن گل سرخی که دادی در سکوت خانه پژمرد آتش عشق و محبت در خزان سینه افسرد
اسمتو گذاشتم گل ترسیدم پژمرده شی ، گذاشتم خورشید ترسیدم غروب کنی ، گذاشتم جونم که اگه رفتی منم برم .
اگر دورم ز دیدارت دلیل بی وفایی نیست
وفا انست که نامت را همیشه زیر لب دارم