مرا طاقت نیست!

خدایا چگونه می توانی بی قراریم را ببینی؟

من که سرتا پا نیازم به تو و مهر تو

یعنی رحمت تو از مهر مادران کمتر است؟

تو که سایه رحمتت هیچوقت کوتاه نبوده!

به من بگو،


گناهی کردم که در مرام تو توان بخشیدنش نباشد؟

شرمم باد از این کوه گناه

که هر کارش می کنم قله اش آفتابیست!

چگونه فریادت کنم تا این سکوت سنگین را بشکنی


و با لبخندت آرامم کنی؟

خدایا  



تا حال همه خواندن ها از تو بوده و اجابت نکردن ها از من

زمین تا آسمان فرق است میان روبرگرداندن همچون من ای و اجابت نشنیدن از تو

مرا طاقت اجابت نشنیدن از تو نیست!

نظرات 65 + ارسال نظر
پژمان پنج‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 19:57 http://www.sportboy.blogsky.com

سلام مجید جان !خوبی؟ آقای کم پیدا؟
پست آخر من رو ببینی بد نیست! خوشحالم میکنی سر بزنی!
منتظرما! موفق و خوش باشی:*

شـــــــیوا جمعه 26 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 00:22 http://mashgheshgh.blogfa.com

سلام دوست من
خوبی ؟
ممنونم که در پست قبلی به وب من سر زدی و لطف کردیو نظر دادی
مطلبت زیبا بود
لذت بردم ....
اومدم خبر بدم که بازم اپ کردم .
خوشحال میشم عطر حضورتو حس کنم ...

روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت.
ناگهان از بین دو اتو مبیل پارک شده در کنار خیابان یک پسر بچه آجری به سمت او پرتاب کرد.
پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد.مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است.

به طرف پسرک رفت و او را سرزنش کرد.پسرک گریان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو،جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخ دار به زمین افتاده بود جلب کند.

پسرک گفت: اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند.برادر بزرگم از روی صندلی چرخ دارش به زمین افتاد و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم.برای اینکه شما را متوقف کنم،ناچار شدم از پاره آجر استفاده کنم.

مرد بسیار متاثر شد و از پسر عذرخواهی کرد؛برادر پسرک را بلند کرد و روی صندلی نشاند و سوار اتومبیل گرانقیمتش شد و به آرامی به راهش ادامه داد.

در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما پاره آجر به سویتان پرتاب کنند!

خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند،اما بعضی وقت ها،زمانیکه ما وقت نداریم گوش کنیم،او مجبور می شود پاره آجری به سوی ما پرتاب کند.این انتخاب خودمان است که گوش کنیم یا نه.

بگیر دست فتادگان را به حکم وجدان تو مهربان
یکسال دیگر هم گذشت.۳۶۵ روز پر از شادیها و غمها.سرشار از محبتها
و رنجشها.لبریز از صداقتها و خیانتها.۳۶۵ روز گذشت سالی پر از بدست اوردنهاو
از دست دادنها.سالی پر از کارهای نیک و بد.سالی پر از وعده های
دروغین و عهدهای وفا نشده... باقی مطلب در خــــزان....
شاد باشی و خدانگهدارت .

آرش یکشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:59 http://arashfardi63.blogfa.com

----------. ;; .
---------/ ;;;; ____----- .;;.
--------|;(;;;-""-------`'-.,';;;;;
---------;'-------------------';;);/
--------/------------------------;'
-------/------.;.-------.;.--------
------|------;;o;;----;;o;;------|
------ ;----- '"-'`----`'-"'----- /
------/-----------._. ---------/
-----;;;;;;_-----,_Y_,---- _.'
----/;;;;;;;-`---.___.--- ';.
---/|;;;;;;;;;.__.;;;.-------\
--; - ;;;;;;;;;;;;;;;;;;------;\__--.;.
--|-----';;;;;;;;;;=;;;;'-------|-__;;;;/
--|-------`""`- .------._-----/;/;;;;/
-/ ;------------/;;;;;;;-;/;;;;;;;/--|;/
-\_,----------|;;;;;;;;;;;;;;;;;;|-|
------'-...----- ';;;;;;;;;;;;;;;;;; hamishe shad bashio salamat

_________@@@@@@@@
________@@@________@@_____@@@@@@@
________@@___________@@__@@@______@@
________@@____________@@@__________@@
__________@@________________________@@
____@@@@@@______@@@@@___________@@
__@@@@@@@@@__@@@@@@@_________@@
__@@____________@@@@@@@@@_______@@
_@@____________@@@@@@@@@@_____@@
_@@____________@@@@@@@@@___@@@
_@@@___________@@@@@@@______@@
__@@@@__________@@@@@________@@
____@@@@@@_______________________@@
_________@@_________________________@@
________@@___________@@___________@@
________@@@________@@@@@@@@@@@
_________@@@_____@@@_@@@@@@@
__________@@@@@@@
___________@@@@@_@
____________________@
____________________@
_____________________@
______________________@
______________________@____@@@
______________@@@@__@__@_____@
_____________@_______@@@___@@
________________@@@____@__@@
_______________________@
______________________@
_____________________@


سلام مجید جان یعنی این قد گرفتاری که
سال نو رو تبریک میگم
واسه عید اپ کردم دوس دارم تو هم باشی
یا علی

سارینا یکشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 20:05

امیدوارم سال جدیدتون با 7سینی از:1)سلامتی 2)سربلندی 3)سرور4) سرسبزی 5)صمیمیت 6)سر خوشی 7)سعادت شروع کنید
خدانگهدار

آزیتا دوشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:41 http://azi.blogsky.com

هم صدا با دل من
همه فاخته ها می خوانند
خانه ات آبادان
سینه ات نورافشان
و خرامیدن نوروز مبارک بادت

سروش عشق شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 17:17 http://rainiboy.blogsky.com

سلام
من آپ کردم خوشحال میشم تشریف بیارید.

آوا چهارشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:34 http://nesfe.blogsky.com/

سلام دوست عزیز. سال نو مبارک. من آپ کردم دوست داشتی بیا.

[ بدون نام ] یکشنبه 13 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 06:33

سلام
سال نو مبارک و روز طبیعت به شما خوش بگذره
وبلاگ و قالب قشنگی دارید
خدایا هر کی هر چی می خواد بهش بده آمین
تبادل لینک میکنی
یادت نره
آپ کردی خبرم کن

کاش آدما یه جور دیگه با همدیگه دوست میشدند وقتی به هم میرسیدند یه جور دیگه می خندیدند
کاش آدما یه جور دیگه با هم دیگه حرف میزدند وقتی که حرفشون میشد یه جور دیگه داد می زدند
کاش آدما بلد بودند موسیقی زندگی رو وقتی با هم میرقصیدند یه جور دیگه ساز میزدند
کاش آدما با هم دیگه صادق و بی ریا بودند وقتی به هم می رسیدند مثل تو قصه ها بودند
کاش آدما بلد بودند که چه جوری شنا کنند تو دریای زندگیشون دسته ماهیها بودند

ف.شیدا سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 02:23 http://www.fsheida.com

سلام مناجات خوبی و صادقانه ای بود که حتما در درگاه خدا هم شنیده میشه
و امیدوارم بزودی اجابت بشه و شادی براتون به همراه داشته باشه
موفق باشید

ناز سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 14:18 http://www.faryad64.blogfa.com

تو چه ساده ای و من ، چه سخت/ تو پرنده ای و من ، درخت./ آسمان همیشه مال توست/ ابر، زیر بال توست/ من ، ولی همیشه گیر کرده ام./ تو به موقع می رسی و من،/ سال هاست دیر کرده ام./ خوش به حال تو که می پری!/ راستی چرا/ دوست قدیمی ات _ درخت را _/ با خودت نمی بری؟/ فکر می کنم / توی آسمان/ جا برای یک درخت هست./ هیچ کس در بزرگ باغ آفتاب را / روی ما نبست./ یا بیا و تکه ای از آسمان برای من بیار/ یا مرا ببر/ توی آسمان آبی ات بکار./ خواب دیده ام/ شب، ستاره ها/ از تمام شاخه های من/ تاب می خورند./ ریشه های تشنه ام/ توی حوض خانه خدا/ آب می خورند./ من همیشه / خواب دیده ام، ولی .../ راستی ، هیچ فکر کرده ای/ یک درخت / توی باغ آسمان/ چقدر دیدنی ست!/ ریشه های ما اگرچه گیر کرده است/ میوه های آرزو، ولی / رسیدنی ست!
ْْْْْْْْْْ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
مناجاتت به دلم نشست!
شاد باشی و خدایی!

سمیرا سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 17:02 http://www.amantes.blogfa.com



مرگ بر روی زمین ، برای فرزند خاک پایان راه نیست ،

کسی که آسمانی است ،

مرگ برایش آغاز کامیابی است ،


بی تردید کامیابی از آن اوست .

اگر کسی در خیال خود سپیده دمان را در آغوش بگیرد ،
جاودانه میشود .
وکسی که شب درازش را به خواب می رود ،
به یقین در دریای خوابی ژرف ، محو می شود .


کسی که در بیداریش زمین را تنگ در آغوش میگیرد،
تا به آخر بر روی زمین خواهد خزید.
و کسی که سبکبار و آسوده با مرگ مواجه شود،
از مرگی که به دریا می ماند، با اطمینان عبور خواهد کرد

جبران خلیل جبران
----------------------------

ف.م چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 15:51 http://aramedel.blogsky.com

سلام مهربون!

دیگه دارم نگران میشم... خیلی وقته که پیدات نیست. خدا کنه که حالت خوب باشه و جز خیر چیزی نباشه...

یاحق!

ف.م شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 08:14

سلام مهربون!

بازم اومدم! باز هم آپ نکرده بودی؟؟؟؟؟؟!

یاحق!

ف.م سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 15:47 http://aramedel.blogsky.com

سلام مهربون!

امیدوارم نبودنت خیر باشه... دیگه دارم نگران میشم...
یاحق!

با احساس شنبه 16 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:49 http://talei67

سلام خیلی بااحساسی
وبلاگت هم خیلی خوبه
منتظر سلام تو هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد